مقالات

بیم و امید در طوفان کرونایی

بیم و امید در طوفان کرونائی

🔸اوضاع بسیار عجیبی است. مدتی است یک بیماری کل جهان را به تکاپو و وحشت انداخته و از کوچک و بزرگ، فقیر و غنی و سیاستمدار, رئیس قوا و غیره قربانی می گیرد و ظاهرا بنا ندارد به این زودی دست از سر ما بردارد. در این شرایط شاید بزرگترین پرسشی که ذهن بسیاری از انسان ها را به خود مشغول کرده این است که با چنین وضعیتی سرنوشت ما چه خواهد شد؟
🔹 مسیر زندگی انسان، آکنده از فراز و نشیب و گردنه های صعب العبور است. پیمودن این راه دشوار و گذر از کوره راه های آن و رسیدن به قله کمال انسانی و قرب الهی، در گرو ایجاد تعادل میان بیم و امید است. پرواز در آسمان سعادت ابدی، تنها با توازن میان دو بال بیم و امید (خوف و رجا) امکان پذیر است.
اگر بپرسید که در زندگی انسان، بیم لازم تر است یا امید، مثل این است که بپرسید، برای یک خودرو، ترمز ضروری تر است یا گاز؟
🔸 ما بر سر دوراهی بیم و امید قرار نگرفته ایم که ناچار از گزینش یکی از آن دو باشیم؛ بلکه بیم و امید دو مرز می باشند که باید میان آن دو قرار گیریم و بین آنها تعادل برقرار سازیم. بیشترین آسیب ها و زیان هایی که در زندگی به آنها دچار می شویم، از ناحیه متعادل نبودن نیروهای درونی و حالات روحی و گرایش های ماست. گرفتار شدن در دام افراط و تفریط هاست که انسان ها را از رسیدن به مقصد باز داشته است.
در کتاب الهی، دو خط قرمز و دو نقطه مرزی برای انسان ها ترسیم شده و تأکید شده که از ورود به این دو منطقه خود داری شود.
یکی از این دو خط قرمز، ناامیدی از رحمت حق و یأس از لطف خداوند است. آنانی که با گستره رحمت الهی آشنایند و بی کرانگی اقیانوس لطف پروردگار را دیده اند، در هیچ حال نمی توانند چشم امید به الطاف او نداشته باشند و از عنایات او قطع امید کنند. در فرهنگ قرآنی، این پندار که راه بازگشت از گناه بسته است و چشمه لطف و رحمت خداوند خشکیده است، از هر گناهی نابخشودنی تر است.
در هیچ شرایطی نباید رشته ارتباط بنده با مولایش گسسته شود؛ گر چه بسته به مویی باشد و نباید همه پل های بازگشت ویران تصور شود؛ هر چند سست و لرزان باشد.
آن کس که خود را جویباری بریده از دریای هستی و برگی جدا مانده از درخت وجود بداند، همه موجودیت و هویت و پشتوانه خود را از دست داده و این حالت، چراغ سبز ارتکاب هر جرم و جنایت است. به همین خاطر است که خداوند در کلامش ناامیدی از رحمت حق را تنها شایسته منکران حق می داند؛ «انه لاییأس من روح الله الا القوم الکافرین. تنها کافران از رحمت خداوند مأیوس و ناامیدند».
منطقه ممنوعه دوم، امید مهار نشده ای است که انسان را به غرور و غفلت وا می دارد و خطرات و آفات را از دید انسان پنهان می سازد، به طوری که خطاها و لغزش های خود را نمی بیند و خود را از کیفر الهی ایمن و آسوده می بیند و از عذاب الهی بیمی ندارد.
از این حالت در سخن خداوند به امن از مکر الهی تعبیر شده که از گناهان بزرگ شمرده شده است؛ یعنی انسان از انتقام پنهانی و ناگهانی خداوند، خود را در امان ببیند و از این که به واسطه انجام گناه، دچار عذاب گردد، در دل پروایی نداشته باشد. این ویژگی از نظر قرآن، از صفات مجرمان زیان کار است؛ «فلا یأمن مکر الله الا القوم الخاسرون».
ایمن نبودن از مکر الهی، به معنای ترس از مسئولیت ها و بیم از کوتاهی در انجام وظایف و تکالیف است. باید همواره این ترس، با امید به رحمت الهی به طور مساوی در دل مؤمنان باشد و موازنه این دو است که سرچشمه هر گونه فعالیت و تلاش مثبت می باشد.
مردان حق و شب زنده داران بیدار دل، سحرگاهان از بستر کناره می گیرند و پروردگار خویش را با بیم و امید می خوانند؛ «تتجافی جنوبهم عن المضاجع یدعون ربّهم خوفاً و طمعاً؛ نه از غضب و عذاب او ایمن می شوند و نه از رحمتش مأیوس می گردند». توازن دو کفّه بیم و امید که ضامن تکامل و پیشروی آنها در راه خداست، همواره در وجودشان حکم فرماست.
امیر مؤمنان علیه السلام می فرماید: «خیر الاعمال اعتدال الرجاء و الخوف؛ بهترین عمل، تعادل میان امید و بیم است».
🔹 نتیجه و پایان سخن اینکه، در این روزهای ویژه و استثنائی باید تعادلی بین بیم و امید ایجاد نمود و پس از عمل به وظایف و تکالیف انسانی و الهی، همانند دریا دلان همه چیز را به دست خدا و ناخدای کشتی جهان هستی سپرد و بر او توکل نمود.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا